حرفه ای مدیریت کن

  • ۰
  • ۰

در آزمون آیلتس، مهارت‌های شنیداری، خواندن، نوشتن و صحبت کردن سنجیده می‌شود. از این رو، در نمره‌دهی آیلتس، گرامر به عنوان یکی از مولفه‌های ارزیابی مهارت نوشتاری و صحبت کردن در نظر گرفته می‌شود؛ اما نمره‌ای مستقل به آن اختصاص داده نمی‌شود.

به طور کلی، استفاده از گرامر در نوشتار و صحبت کردن بهتر است تا درک مطلب برای مخاطب ساده‌تر و روان‌تر باشد. اما در صورتی که گرامر ضعیف باشد، نمره کلی آیلتس را نمی‌تواند به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد. به علاوه، در نمره‌دهی آیلتس، امتیازات بیشتری به عناصری مانند درک مطلب، واژگان، ترکیب‌بندی و تفکر منطقی اختصاص داده می‌شود تا به عناصری مانند گرامر و ساختار جملات.

بنابراین، استفاده از گرامر صحیح و روان در نوشتار و صحبت کردن می‌تواند به بهبود نمره آیلتس کمک کند، اما به تنهایی نمی‌تواند عامل اصلی بهبود نمره باشد. تمامی این عوامل دلایل کافی برای شرکت دردوره گرامر است.

  • مهدی فرهادی
  • ۰
  • ۰

گسترش دایره لغات یکی از مهمترین چالش های زبان آموزی است. برخی از روش های موثر برای گسترش دایره لغات در انگلیسی عبارتند از:

شرکت در کلاس های آموزشی لغت: شرکت در یک کلاس آموزش لغات آیلتس به شما کمک زیادی می کند تا با قرار گرفتن در یک فضای یادگیری و در تعامل با دیگران دایره واژگانتان را گسترش دهید.

خواندن کتاب‌های ساده: خواندن کتاب های ساده، مثل داستان های کودکانه، می‌تواند به شما کمک کند تا لغات جدید را یاد بگیرید. از واژگانی که نمی‌دانید یادداشت بگیرید و معنی آنها را بررسی کنید.

استفاده از لغت نامه: استفاده از لغت نامه می‌تواند به شما کمک کند تا به معنی لغات جدید پی ببرید.

گوش دادن به موسیقی و پادکست های انگلیسی: گوش دادن به موسیقی و پادکست های انگلیسی می‌تواند به شما کمک کند تا لهجه و استفاده از واژگان در جملات را بهبود بخشید.

تمرین کردن با کارت های واژگان: ساختن کارت های واژگان می‌تواند به شما کمک کند تا لغات جدید را به یاد بیاورید.

استفاده از برنامه های آموزشی: برنامه های آموزشی انگلیسی، مثل Duolingo و Memrise، می‌توانند به شما کمک کنند تا لغات جدید را یاد بگیرید.

مکالمه با افراد بومی زبان: مکالمه با افراد بومی زبان می‌تواند به شما کمک کند تا لغات جدید را در زمینه های مختلف یاد بگیرید و روند یادگیری زبان را تسریع کنید.

 

  • مهدی فرهادی
  • ۰
  • ۰

مذاکره حرفه ای یک فرآیند پیچیده و چالش برانگیز است که ممکن است در بسیاری از شرایط زندگی شما با آن روبرو شوید؛ مثلا در مذاکرات کاری، قراردادهای تجاری، مذاکرات خانوادگی و غیره. در زیر چند تا از اصول و فنون مذاکره را برای شما شرح می دهیم:

  • تحقیق و تجزیه و تحلیل: در ابتدا باید در مورد شخص یا شرکتی که قرار است با آن مذاکره کنید، تحقیقات کافی انجام دهید. اطلاعاتی در مورد نیازهای و محدودیت های آنها، سوابق مذاکرات قبلی، میزان فشار و تاثیرگذاری آنها بر بازار و ... بدست آورید.
  • برنامه ریزی: در این مرحله باید برنامه ریزی کاملی برای مذاکره داشته باشید. این شامل تعیین هدف های خود، تعیین قدرت ها و ضعف های خود و شخص مقابل، محاسبه حداقل و حداکثر قیمت و ... است.
  • استفاده از تکنیک های مذاکره: تکنیک های مذاکره مانند پرسش و پاسخ، ارائه اولیه، ارائه تعارضات، ارائه جایزه، ارائه تهدید، ارائه راه حل و ... می تواند در بهبود موفقیت شما در مذاکرات کمک کند.
  • برقراری ارتباط موثر: در مذاکرات باید برای برقراری ارتباط موثر با شخص مقابل تلاش کنید. ارتباط موثر شامل استفاده از زبان بدن، تأیید نظرات شخص مقابل، فهم درست نیازهای شخص مقابل و ... می شود.
  • شناخت نقاط قوت و ضعف خود و طرف مقابل: برای موفقیت در مذاکرات، باید نقاط قوت و ضعف خود و طرف مقابل را به خوبی بشناسید. این کار به شما کمک می‌کند تا بتوانید به بهترین نحو از نقاط قوت خود و ضعف طرف مقابل استفاده کنید.
  • شناخت فرهنگ سازمانی و جامعه: قبل از ورود به مذاکره، باید فرهنگ سازمانی طرف مقابل را به خوبی بشناسید. این کار به شما کمک می‌کند تا بتوانید به درستی با مخاطب خود در مذاکره برخورد کنید.
  • کار با تیم: در مذاکرات، ممکن است با تیمی از مذاکره کنندگان مواجه شوید. در این مواقع، باید به تیم به عنوان یک مجموعه نگاه کرد و تلاش کنید بهترین نتیجه را با همکاری با اعضای تیم حاصل کنید.
  • مهدی فرهادی
  • ۰
  • ۰

اگر شما در حال راه اندازی کسب و کاری هستید، قطعا دغدغه های زیادی دارید که مهم ترین آن خطر ورشکستگی در آینده با توجه به وضعیت صنعت و بازار در ایران است. یکی از تضمین ترین راه ها برای جلوگیری از شکست کسب و کار داشتن و طراحی یک بیزینس پلن خوب است.

بیزینس پلن یا پلن کسب و کار یک سند است. صاحبان بیزینس در این سند اهداف کسب و کارشان را به همراه معرفی خدمات، کالاها و محصولاتشان ارائه می دهند. داشتن یک پلن کاری خوب می تواند زمینه ساز جذب سرمایه گذار باشد.  هدف شما از داشتن بیزینس پلن این است که کدام محصول را با چه قیمتی به چه کسی بفروشید. داشتن یک طرح کسب و کار خوب اجازه می دهد تا کسب و کارتان را جامع و دقیق ارزیابی کرده و نقاط کور آن را شناسایی کنید.

ارکان اصلی بیزینس پلن چه چیزهایی است؟

محصولات و خدمات

هدف هر کسب و کاری سودآوری و رسیدن به درآمد بیشتر است. اولین گام برای تحقق این هدف این است که صاحب بیزینس با محصول و خدمت خود آگاهی کافی داشته باشد. از طرفی شناخت درست نیاز مخاطب و گره زدن محصول با نیاز مشتری است.

مشتری شما

در پاراگراف قبلی از کلمه مشتری استفاده کردیم.مشتری کسی است که اگر نباشد، بیزینس شما هم نخواهد بود؛ درواقع تمام تلاش شما دستیابی و جذب مشتریان درست و هدفمند است.

 

ارزش محصول شما برای مشتری

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا یک نفر باید کالای شما را خریداری کند؟

 

شیوه توزیع و چگونگی ارائه خدمات

در نوشتن بیزینس پلن باید به این دقت کنید که محصولتان از چه طریق قرار است به دست مشتریانتان برسد. راه های ارتباطی

 

  • مهدی فرهادی
  • ۰
  • ۰

دلایل ورشکستگی کسب و کارها در بازار امروز

 

یکی از اصول رسیدن به موفقیت در بیزینس شناخت عوامل و دلایل ورشکستگی کسب و کارها و پیشگیری از آن‌هاست.

به گزارش بازار، یکی از اصول رسیدن به موفقیت در بیزینس شناخت عوامل و دلایل ورشکستگی کسب و کارها و پیشگیری از آن‌هاست. این موضوع در خصوص شرکت‌ها و کسب و کارهای کوچک و بزرگ، نوپا، اینترنتی و کارخانه ها و حتی استارت آپ ها نیز صدق می‌کند. در این مطلب درباره دلایل و عوامل شکست کسب و کارها صحبت کردیم

یکی از اصول رسیدن به موفقیت در بیزینس شناخت عوامل و دلایل ورشکستگی کسب و کارها و پیشگیری از آن‌هاست. این موضوع در خصوص شرکت‌ها و کسب و کارهای کوچک و بزرگ، نوپا، اینترنتی و کارخانه ها و حتی استارت آپ ها نیز صدق می‌کند. شاید برای شما نیز این پرسش وجود داشته باشد که علل شکست و ورشکستگی کسب و کارها چیست؟ چه عواملی باعث از بین رفتن و شکست یک کسب و کار می‌شود و چگونه می‌توان از آنها جلوگیری کرد؟ حتی اگر در حال پایه گذاری و شروع یک کسب و کار هستید، دانستن چنین مواردی بسیار اهمیت دارد تا بتوانید مسیر خود را درست مشخص کنید. در این مطلب دلایل ورشکستگی کسب و کارها در بازار امروز را به همراه راهکار آن بیان می کنیم پس با ما همراه باشید.

۱. دور بودن مدیران از فضای آموزش و یادگیری مهارت‌های مدیریتی

یکی از مهم ترین دلایل شکست کسب و کارها دوربودن مدیران سازمان با آموزش و یادگیری است. در بازار امروزه که رقابت بسیار بالاست و شرایط اقتصادی نیز نوسانات بالایی دارد، دیگر نمی‌توان به سبک سنتی کسب و کارها را راه اندازی و اداره کرد. مدیران و کارمندان تمام بخش های مختلف یک کسب و کار به آموزش و مطالعه کافی در تخصص شغلی خود نیاز دارند. شما باید به عنوان مدیر یک کسب و کار در خصوص حوزه و صنعت خود کتاب‌ها و مقالات تخصصی مطالعه کنید. همچنین شرکت در کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی مرتبط با آموزش مدیریت کسب و کار مانند دوره mba نیز می‌تواند انتخابی بسیار عالی برای شما باشد؛ زیرا باعث به روز ماندن دانش مدیریتی شما خواهد شد.  

۲. ناآشنایی مدیران با مفاهیم مالی

آشنا نبودن مدیر کسب و کار با مفاهیم مالی و و نداشتنِ اطلاعات کافی  درباره آن مانند سود، زیان، هزینه، صورت حساب سود و زیان، گردش مالی، ترازنامه و... یکی از مهم ترین  دلایل شکست کسب و کارهاست. محاسبه این موارد در سازمان های بزرگ به عهده مدیر مالی و در سازمان های کوچک و متوسط که مدیر مالی ندارند، به عهده مدیریت سازمان است.  متاسفانه حتی مدیران سازمان ها و کسب و کارهای بزرگ و کارخانه ها گاهی اطلاعات کافی از این موارد ندارد و بی توجی به این موضوع باعث شکست کسب و کار می شود؛ زیرا ناآشنایی مدیر با این موارد باعث می شود که نداند آیا بدهکار است یا بستانکار. چقدر از درآمد شرکت مربوط به سود خالص و چقدر از آن مربوط به سود ناخالص است. نسبت اینها به هم چقدر است و ...  آموزش دیدن و استفاده از دانش و تجربه افراد متخصص در این حوزه و شرکت در دوره آموزشی مدیریت مالی برای مدیران غیر مالی بهترین راه آشنایی با مفاهیم مالی و جلوگیری از شکست سازمان یا کسب و کار است.  

۳. نداشتن سرمایه مالی کافی

یکی دیگر از مهم‌ترین عوامل شکست یک سازمان کمبود سرمایه است. بسیار مهم است که قبل از راه اندازی کسب و کار خود بتوانید به دقیق‌ترین نحوه موجود هزینه‌های مورد نیاز خود را محاسبه کنید و تخمین بزنید. این محاسبه نه تنها شامل مراحل اولیه بلکه شامل مراحل توسعه و گسترش کسب و کار نیز می‌شود. در واقع مدیران کسب و کار باید بتوانند سرمایه مورد نیاز را جهت راه اندازی، مدیریت و حفظ کسب و کار محاسبه کنند. اکثر مدیران در ایران تخمین دقیقی از این شرایط ندارند و در نتیجه با فقدان سرمایه روبه رو می‌شوند که این خود شروع کننده مشکلات بعدی به صورت یک دومینو خواهد بود. در نتیجه اطلاعات و یادگیری حرفه ای در این زمینه بسیار ضروری است.

۴. نداشتن اطلاعات کافی از رقبا

بسیار مهم است که رقابت بازار را در نظر بگیرید و به بررسی رقبای خود بپردازید. شما باید اطلاعات دقیق از بازاری که در انحصار رقبا است داشته باشید و آن را ارزیابی کنید تا بدانید که در کدام قسمت راحت‌تر می‌توانید موفق شوید. شناخت محصولات و خدمات رقبا به شما کمک می‌کند تا یک ارزش افزوده برای کسب و کار خود در نظر بگیرید. یکی از دلایل دلایل ورشکستگی کسب و کارها شباهت و پیروی کامل از دیگران است. سعی کنید که در کسب و کار شما محصول یا خدماتی متفاوت با دیگر رقبا وجود داشته باشد تا مشتری را نسبت به خرید قانع سازد.

۵. نداشتن برنامه و پلن مشخص

شاید بتواند گفت یکی از شایع‌ترین دلایل ورشکستگی کسب و کارها برنامه ریزی ضعیف و ناکارآمد است. ضعیف بودن برنامه ریزی یک کسب و کار می‌تواند بر تمام جنبه‌های یک سازمان تاثیر بگذارد و تمامی امور آن را مختل کند. بسیاری از مدیران کسب و کارها در این خصوص دانش و آموزش کافی ندارند و در نتیجه برنامه ریزی صحیح اتفاق نمی‌افتد. یک برنامه ریزی صحیح باید جنبه‌های مختلف را از جمله امور مالی، بازاریابی، مدیریت نیروی انسانی و... را در بربگیرد. این برنامه ریزی نیازمند زمان طولانی دارد و یک کسب و کار در صورتی موفق است که چنین برنامه ریزی را داشته باشد. در غیر این صورت تمام سرمایه شما از بین خواهد رفت.  

۶. ضعف در جریان نقدینگی

نقدینگی ضعیف یکی دیگر از عوامل شکست کسب و کارها محسوب می شود. هنگامی که سرمایه اولیه  شما به خوبی جریان پیدا نکند و نتواند به سیستم گردش مالی شرکت بازگردد، در این صورت کسب و کار نمی‌تواند هزینه و مخارج فعلی خود را پاسخگو باشد. این اتفاق در کسب و کارهایی رایج‌تر است که مراحل راه اندازی و ابتدایی خود را طی کرده اند. شما باید بتواند یک نمودار از مطالبات خود رسم کنید و عوامل مخدوش کننده آن را نیز پیش بینی کنید. این نمودار به شما نشان می‌دهد که چه زمانی نقدینگی به سیستم مالی وارد می‌شود و در چه زمان‌هایی دچار کمبود نقدینگی می‌شوید. در نتیجه می‌توانید برای چنین بازه‌های یک مبنع پشتیبان را در نظر بگیرید. رسم چنین نموداری کاملا به دانش فنی و تکنیکال دارد.  

۷. قائم به فرد بودن یک کسب و کار

یکی دیگر از دلایل ورشکستگی کسب و کارها ضعف در نیروی انسانی است. بسیاری از مدیران سعی دارند تمام کار را خودشان انجام دهند تا بتوانند تسلط و نظارت کافی بر روی پیشرفت کسب و کار داشته باشند؛ فارغ از اینکه عدم تقسیم وظایف باعث می‌شود تا تمرکز مدیران از روی مدیریت و برنامه ریزی برداشته شود. استخدام نیروی انسانی کافی حتی در کسب و کارهای کوچک نیز بسیار ضروری و حائز اهمیت است. به عنوان مثال بسیار مهم است که در زمان بحران‌های اقتصادی از شرکت های مشاوره کسب و کار در این زمینه کمک بگیرید. برای آگاهی از نحوه فعالیت یکی از این شرکت ها پیشنهاد می کنیم به سایتی در این حوزه مانند Modirban سری بزنید.

۸. ضعف در بازاریابی 

شما باید یک برنامه مشخص برای شناخت جامعه هدف و مشتریان خود داشته باشید. در اولین مرحله پس از شناخت مشتریان باید بتوانید محصول یا خدمات را به خوبی به آنها عرضه کنید. همچنین خدمات پس از فروش نیز در موفقیت کسب و کار شما بسیار مهم است. شما باید از میزان رضایت مشتریان آگاهی داشته باشید تا استراتژی خود را ارزیابی کنید و در صورت لزوم تغییر کنید. یک استراتژی بازاریابی صحیح علاوه بر جذب مشتریان باید در نگه داشتن آنها نیز موفق عمل کند.

۹. ضعف نیروی انسانی

 استخدام نیروی انسانی کارآمد یکی از ارکان اصلی موفقیت هر کسب و کاری است. گاهی اوقات یکی از دلایل شکست کسب و کارها ضعف در انتخاب کارکنان مناسب است. در چنین شرایطی مدیر این کسب و کار از دانش و اطلاعات کافی برخوردار است؛ اما نیروی انسانی خوب انتخاب نشده و کارکنان از انگیزه، تجربه، مهارت یا دانش کافی برخوردار نیستند. در هنگام استخدام کارکنان لازم است مطمئن شوید که افراد مد نظر شما از علم و مهارت کافی برخوردار هستند.

۱۰. عدم بررسی بازار هدف

قبل از سرمایه گذاری بر روی یک بازار باید شرایط آن را ارزیابی کنید و سپس دست به اقدام بزنید. در برخی از موارد بازار هدف اشباع شده و رقبای بسیاری در این بازار مشغول به فعالیت اند.

۱۱. رکود بازار و کاهش توان خرید

برخی دلایل ورشکستگی کسب و کارها نیز به عوامل بیرونی مربوط است و منشا گرفته از ضعف درونی سازمان نیست. یکی از این دلایل، رکود بازار و کاهش توان خرید مردم است. عوامل خارجی دیگری مانند تحریم ها، تغییرات در قیمت ارز، آزادسازی حامل های انرژی، تصمیمات سیاسی و حکومتی و... نیز در شکست کسب و کارها نقش  دارند.  

خلاصه کلام

در این مطلب درباره دلایل و عوامل شکست و ورشکستگی کسب و کارهای کوچک و بزرگ صحبت کردیم و برای آنها راهکار یا پیشگیری معرفی کردیم. امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد.

منبع: تحلیل بازار

  • مهدی فرهادی
  • ۰
  • ۰

مدیریت مالی نگاهی جامع داشتن به مسائل مالی سازمان از منظری بالاتر از سطح حسابداری است. اگر بخواهیم مدیریت مالی را با حسابداری مقایسه کنیم، می‌توانیم بگوییم حسابداری کار با اعداد است و مدیریت مالی فهم اعداد. حسابداری بده‌بستان و تراکنش است؛ اما مدیریت مالی مفاهیم پشت این بده‌بستان‌ها و تراکنش‌هاست. یکی دیگر از وظایف مدیریت مالی بررسی چگونگیِ ورود پول به شرکت یا سازمان و خروج پول از آن است و اینکه چطور می‌تواند این عمل با نظم قابل‌قبول‌تری اتفاق بیفتد. آگاهی‌نداشتن از این مفاهیم باعث ایجاد دشمنی و کینه میان مدیران سازمان شده که می‌توان برای این شرایط از اصطلاح خونریزی سازمانی استفاده کرد؛ خونریزی سازمانی شرایطی است که بروز و ظهور خارجی ندارد؛ اما افراد زیادی در این ماجرا آسیب می‌بیند

درکل می‌توان گفت آشنایی نداشتن با این مفاهیم و خطاها تهدیدهای زیر را برای سازمان به ارمغان می‌آورد:

  • به‌وجودآمدنِ درگیری میان اعضای سازمان؛
  • درگیری با مشتریان؛
  • بروز بدهی برای شرکت و درنهایت ورشکستگی سازمان.

https://modirban.com/product/financial-management/

  • مهدی فرهادی
  • ۰
  • ۰

یکی از اصولی که در دوره مذاکره تدریس می شود، این است که یک مذاکره کننده حرفه ای باید بداند چه می خواهد و به عبارتی برای خود دستور جلسه ای تعریف کند. منظور از دستور جلسه، موارد و موضوعاتی است که قرار است در طول جلسه درباره آن ها صحبت شود. این موضوعات می تواند از موارد زیر باشد:

  • چه کسی از تیم ما مسئول اصلی مذاکره است؟
  • قرار است چه امتیازاتی در قبال از دست دادن چه چیزهایی به طرف مقابل بدهیم؟
  • کجا دیگر مذاکره را ادامه ندهیم؟
  • کجا به روند مذاکره سرعت ببخشیم و چه مواقعی به نفعمان است که آن را کند کنیم؟
  • منافع ما در این مذاکره در چیست؟
  • ضررهای ما در این معامله چیست؟
  • مهدی فرهادی
  • ۰
  • ۰
  • باید بتواند تحلیل درستی از وضعیت فروش سازمان به مدیریت شرکت ارائه دهد. برای اینکار باید بتواند kpiهای درستی تعریف کند و بر طبق آن اعضای تیم را هدایت کند
  • برای اعضای سازمانش وقت بگذارد و جلسات مستمر برای بررسی تیم و عملکرد اعضا داشته باشد
  • با هدف گذاری و برنامه ریزی آشنایی داشته باشد؛ به عبارتی بتواند اهداف کوتاه مدت و میان مدت و بلندمدت برای فروش سازمان تعریف کند و بر طبق اهداف فروش سازمانی تیم فروش را رصد کند
  •  با بازاریابی اشنایی کامل داشته باشد و از وضعیت صنعت خود آگاهی داشته باشد. این کار باعث می شود تا مدام جایگاه سازمان و رقبا را رصد کرده و استراتژی های درستی برای پیروزی در رقابت تدوین کند
  • توانایی ایجاد دیسیپلین در تیم فروش را داشته باشد و فروشندگان را با نیازهای مشتری به طور کامل آشنا کند
  • اطلاعات موردنیاز فروشندگان و تیم فروش را در اختیار آن ها بگذارد
  • از آموزش و کسب دانش خسته نشود. به عنوان مثال آموزش مدیریت فروش و بازاریابی را جزء جدانشدنی زندگی خود قرار دهد
  • مهدی فرهادی